بخش اول : روضه|کربلایی محمد شعبانپور|دانلود|

بخش دوم : زمینه|کربلایی محمد شعبانپور|دانلود|

بخش سوم : تک|کربلایی محمد شعبانپور|دانلود|

بخش چهارم : دو بیتی|کربلایی محمد شعبانپور|دانلود|

بخش پنجم : رجز|کربلایی امیرحسین قدیانی|دانلود

بخش ششم : واحد|کربلایی امیرحسین قدیانی|دانلود|

بخش هفتم : واحد|کربلایی امیرحسین قدیانی|دانلود|

بخش شتم : واحد|کربلایی امیرحسین قدیانی|دانلود|

بخش نهم : تک|کربلایی امیرحسین قدیانی|دانلود|

بخش دهم : شور|کربلایی امیرحسین قدیانی|دانلود|

بخش یازدهم : شور|کربلایی امیرحسین قدیانی|دانلود|

بخش دوازدهم : شور|کربلایی امیرحسین قدیانی|دانلود|

بخش سیزدهم : دوبیتی|کربلایی امیرحسین قدیانی|دانلود|

لینک اصلی

مشاهده آنلاین

۶: خوردن آب و آبلیمو

پیاده‌روی ۳۰-۴۵ دقیقه

دوش

۸: صبحانه و چک فیدلی و پلاس : ۳۰ دقیقه

۸:۳۰- ۱۱ : کارهای واحد تحقیقات

۱۱-۱۱:۳۰ استراحت و چک کردن پلاس و فیدلی

۱۱:۳۰-۱ کارهای واحد تحقیقات

۱-۲ کارهای تولید محتوا

۲-۴ ناهار و استراحت

۴-۶ ورزش (الزامی) + بافتنی یا کتاب(دلبخواهی)

۶-۸:۳۰ کارهای خونه + ناهار روز بعد

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA

به مناسبت هفته کاهش بلایای طبیعی ، پیاده روی بزرگ اعضاء داوطلبان جمعیت هلال

احمرکازرون برگزارشد.

دراین برنامه راهپیمایی صبح روز جمعه مورخ 92/07/26 درپارک طالقانی کازرون برگزارشد. امدادگران ،جوانان وداوطلبان جمعیت هلال احمر این شهرستان حضور داشتند . صرف صبحانه و اهداء جوائز به قید قرعه به شرکت کنندگان از دیگر برنامه های انجام شده دراین مراسم بود.

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA

 

/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;} /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}

چند روز پیش حوالی نیمه شب بود که میزبان موج رادیو جوان بودم."اینجا شب نیست" به مثابه گذشته تا دو نیمه شب بی خوابم کرده بود.موضوع گپ و گفت مربوط میشد به مهدی اخوان ثالث یا همان م.امید.

سورپرایز زیبایی که اتفاق افتاد،پخش قسمتی از برنامه ی رادیویی به اسم "ادبیات ایران" بود.اخوان ثالث در این برنامه‌ها که با عنوان کلی «گشت‌وگذار در شهرهای شعر و ادب» تهیه می‌شده است درباره‌ی موضوع‌های گوناگونی مانند: «پارسی‌گویان هند و پاکستان»، «مثل‌ها و شعرها»، «هایکو و شعرهای کوتاه فارسی»، «زمان در شعر ناصرخسرو» و… سخن گفته است  که بسیار شیرین و دلنشین است.

شنیدن نخستین بار صدای م.امید تداعی همه ی خاطرات و قشنگی هایی بود که در این مدت با اشعار فوق العاده اش تجربه کردم.تشکر فراوان از علیرضا دادایی که گزیده‌ای از این برنامه‌ها (سی‌ و سه برنامه) به کوشش ایشون و به صورت کتابی با عنوان «ادبیات ایران» منتشر شده است که «دفتر پژوهش‌های رادیو» آن را چاپ کرده.

زنده دارد زنده دل دم را

              هرکجا  هرگاه

                اوج بخشد کیفیت کم را

                   گفت و گو بس  ماجرا کوتاه

                             ما اگر مستیم

                                         بی گمان هستیم
 

روزی بود روزگاری بود

شانسی خانوم صبح ساعت 8 از رختخوابش کندیده شد و رفت چاشتونه خورد و اومد پشت سیستم نشست و کامنت تایید کرد و هی همینطوری منتظر شانسعلی بود که بیاد و برن یه جایی

خلاصه ساعت حدودای ده بود که مامان شانسعلی زنگ زدو گفت این پسر ما اومده رسیده به دیارتون روش نمیشه بیاد خخخخخخخ

حالا مامی شانسی هم رفت سرکوچه منتظر شانسعلی که بـِکـِشتش و بیارتش تو خونه

هیچی شانسعلی اومد و شانسی براش شربت برد یه خوده هم تو شربته ورد و جادو خوند بلکم پسره رو حسابی تور کنه

بعد با هم پاشدن رفتن محضر معرفی نامه گرفتن برن آزمایشگاه، همه این کارا رو هم با صبر و شکیبایی فراوون انجام دادن 

ساعت 11 رسیدن آزمایشگاه و آی ددم وای گفتن که پذیرایی تا ساعت 10 بوده و برین فردا بیاین

این شد که دو باره نشد و موند ببینن کی میزنه شانس شانسعلی و مرخصی میگیره و میاد این ورا

بعدشم نخود نخود هر کی رود خانه خود شد و شانسی و شانسعلی در کف بسیار فراوانی گیر کردند

 

توت - خرما - آلو طرقبه - آأو زرد همدان - آلو سیاه همدان - شاه انجیر استهبان - مویز - گردو - کشمش سبز - قیصی - میوه خشک - برگه هلو - برگه زردآلو -

 

عید قربان که گذشت...

عید غدیر در راه است...

هر دو عید بر شما مبارک باد...

پی نوشت:تصاویر، دو نقاشی از آثار فاخر استاد محمود فرشچیان بودند...(که البته من موفق به یافتن کیفیت های بهترشون نشدم!)

پست های قبلی را خوندم دلم گرفت

کاش جوجو احساساتم در درک میکرد

کاش میتونستم بی احساس باشم کاش میتونستم با نم نم بارون چشمای من نمناک نشن کاش میتونستم با دیدن احساس دیگران بغض گلوم نترکد .

کاش میتونستم اشک چشمام را قانع کنم که دیگه نباید بیان تو این دنیا

این دنیا نمیتونه ارزش تو را درک کنه

این دنیا بی رحمتر از اونه که پاکی تو را بفهمه

به قول گلپا:اشک من خودتا نگه دار نیا پایین ....................

 دارم تمرین میکنم که بی رحمی روزگار را بپذیرم

بپذیرم باید خودما تو وجود خودم بکشم بهتر از اینکه که دیگران  و عزیزان احساسم را بکشن